سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، گمشده مؤمن است . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 92 مرداد 20 , ساعت 2:54 عصر

ای آن که رحمت می‌آوری بر آن کس که بندگانت به او رحم نمی‌کنند.

 

ای آن که انسانِ رانده از هر شهر و دیار را پذیرایی.

 

ای آن که نیازمندان خود را خفیف و خوار نمی‌گردانی.

 

ای آن که گستاخانِ درگاه خود را ناامید نمی‌سازی.

 

ای آن که دست ردّ بر سینه‌ی بندگان پر توقّع خود نمی‌زنی.

 

ای آن که هر تحفه‌ی ناچیزی تقدیمت کنند، می‌پذیری، و هر اندک عملی برایت انجام دهند، جزا می‌بخشی.

 

ای آن که کارِ بی‌ارزش را به لطف می‌پذیری و در برابر آن پاداش بزرگ می‌دهی.

 

ای آن که نزدیک می‌شوی به هر کس که به تو تقرّب جوید.

 

ای آن که به سوی خود می‌خوانی هر که را که از تو روی برگرداند.

 

ای آن که نعمت خود را دگرگون نمی‌سازی و به کیفر دادنِ ما شتاب نمی‌ورزی.

 

ای آن که نهال کار نیک می‌پروری تا آن را به ثمر نشانی و انبوه کُنی، و از کار بد چشم خود می‌پوشی تا آن را از ریشه برکَنی.

 

آرزوها پیش از رسیدن به منتهای کرم تو، با نیازهای برآورده باز آمدند، و کاسه‌های گدایی محتاجان، از بخششِ بسیار تو لبالب گردیدند، و صفت‌ها پیش از آن که حقیقت نعمت تو را دریابند، از هم گسیخته شدند. اینک تو را سزاست آن برترین کمال که برتر از هر کمالی است، و آن والاترین شکوه که از هر شکوهی والاتر است.

 

هر بزرگی در برابر تو کوچک است، و هر شریفی در کنار شرف تو بی‌مقدار. آنان که به سوی غیر تو رو کردند، نومید شدند، و آنان که نیاز خود پیش دیگری بردند، زیان دیدند، و آنان که بر آستانِ غیر تو فرود آمدند، تباه گردیدند، و آنان که در جایی جز وادی فضل تو رزق و روزی جُستند، به قحطی درآمدند.

 

درگاه نعمتت به روی خواهندگان باز است، و بخششت در حق نیازمندان روا، و فریاد رسی‌ات به دادخواهان نزدیک.

 

امیدواران از تو ناامید نشوند، و آنان که نیاز خود نزد تو آورند، از عطای تو مأیوس نگردند، و آمرزش خواهان با عذاب تو به تیره روزی نیفتند.

 

خوانِ روزی‌ات برای کسی که نافرمانی‌ات کند گسترده است، و بردباری‌ات برای آن که با تو دشمنی ورزد، آماده. شیوه‌ی پروردگاری تو، نیکی کردن به بدکاران است و طریقتت مهربان بودن با تجاوزکاران؛ تا آن جا که مدارا کردن تو آنان را می‌فریبد که توبه نکنند، و مهلت دادنت بازشان می‌دارد که از گناه دوری گزینند.اما تو در کیفر دادنِ ایشان شتاب نکرده‌ای تا مگر به فرمانت گردن نهند، و مهلت‌شان داده‌ای، چون به پایداری مُلک خود مطمئن بودی. پس هر که سزاوار نیک‌بختی بوده، عمرش را به نیک‌بختی فرجام داده‌ای، و آن که سزاوار تیره‌بختی بوده، او را به تیره‌بختی‌اش خوار کرده‌ای.

 

سرانجامِ کار همه چنان شود که تو خواهی، و بازگشت امورشان به سوی تو باشد. هر چه عمرشان به درازا کشد، پایه‌های فرمانروایی تو سست نگردد، و چون در کیفر دادنشان درنگ کنی، حجّت آشکار تو باطل نشود.

 

حجّت تو پایدار و باطل نشدنی، و فرمانروایی‌ات جاودان و زائل نگشتنی است. پس عذاب سخت و دائم نصیب کسی است که از تو روی برتافته، و ناامیدیِ بیچاره کننده آن راست که از درگاه تو دست خالی برگشته، و بدترین تیره‌بختی از آنِ کسی است که به مهلت دادنت گول خورده است.

 

این چنین کسی، در آتش عذاب تو چه بسیار دست و پا خواهد زد، و روزگار سرگشتگی‌اش در وادی عقاب تو چه طولانی خواهد بود، و چه دور است که اندوهش به پایان رسد، و بسی ناامید است از این که راه رهایی‌اش گشوده شود. این همه، بر پایه‌ی حکم عادلانه و منصفانه‌ی توست که در آن بر کسی جور و ستم روا نمی‌داری.

 

خدایا، تو دلیل آشکار خود را فراوان و پی در پی فرستاده‌ای، و پیش از این، حجّت‌های خود را بیان داشته‌ای، و ما را از عذاب خود بیم داده‌ای، و از سَرِ لطف و مهربانی تشویق کرده‌ای، و مَثَل‌ها زده‌ای، و مهلت را طولانی ساخته‌ای، و عذاب را به تأخیر افکنده‌ای، حال آن که می‌توانستی در آن عجله کنی؛ و درنگ ورزیده‌ای، حال آن که بر شتاب کردن توانا بودی.

 

درنگ تو در عقاب ما نه از روی بی‌قدرتی، و مهلت دادنت نه از روی سستی، و خودداری‌ات از مؤاخذه نه از روی غفلت، و به تأخیر افکندن عذابت نه از روی مداراست، بلکه تا دلیل تو رساتر، و کرم تو در حقّ ما کامل‌تر، و احسانت تمام‌تر گردد، و نعمتت به نهایت حدّ خود رسد. همه‌ی این امور، پیش از این بوده، و اکنون هست، و تا همیشه خواهد بود.

 

دلیل تو برتر از آن است که جملگی به وصف درآید، و بزرگواری تو بالاتر از آن که دستِ اندیشه به بلندایش رسد، و نعمت تو بیش از آن است که یک به یک در شمار آید، و احسان تو افزون‌تر از آن که بر کمترینِ آن سپاست گویند.

 

بی‌زبانی، مرا از حمد و ستایش تو ناتوان می‌دارد، و درماندگی از بزرگداشت تو، زبان مرا می‌بندد، و نهایت کوشش من این تواند بود که به ضعف و درماندگی خود اعتراف کنم؛ و این ـ ای معبود من ـ نه از سَرِ بی‌رغبتی، که از ناتوانی من است.

 

اینک این منم که آهنگِ آستان تو کرده‌ام و بخشش‌های نیک از تو می‌خواهم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و خواهش پنهانی مرا اجابت کن، و چون تو را بخوانم، مرا پاسخگو، و روز مرا به ناامیدی پایان مده، و در آنچه از تو خواسته‌ام، دست رد بر سینه‌ام مزن. چون از پیشِ تو بازگردم یا نزدت آیم، در هر دو حالت، مرا گرامی بدار، که تو در عمل به خواسته‌ی خود دچار سختی نشوی، و در اجابتِ آنچه از تو خواهند عاجز نمانی، و تو بر هر کار توانایی، و هیچ جنبش و نیروی کاری نیست جز به خواستِ خدا، آن والا مرتبه‌ی بزرگ.

منبع: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان



لیست کل یادداشت های این وبلاگ